در گذشته متخصصان نگران این بودند که شاید واقعیت مجازی (Virtual Reality) باعث ایجاد صدمات مغزی شود. گرچه این روزها واقعیت مجازی شاید بتواند به ماده خاکستری مغز کمک کند. موج جدیدی از تحقیقات روانشناسی پیشگام در زمینه واقعیت مجازی برای تشخیص و درمان شرایط پزشکی از اضطراب اجتماعی، دردهای مزمن تا بیماریهای آلزامیر است. بسیاری از این راهکارها در حال آزمایش هستند اما برخی دیگر از راهکارها در حال استفاده در مطبها و بیمارستانها هستند.
این مصارف واقعیت مجازی برای تست و بهبود کارایی مغز در حال حاضر بسیار جدید هستند. با هیجانی که در اطراف سرگرمیهای مرتبط به واقعیت مجازی و دنیای بازیهای کامپیوتری در سال 2017 به وجود آمده است، سوالی بسیار عقلانی در مورد واقعیت مجازی درمانی به وجود میآید که ایا این راهکار واقعا کاربردی است یا صرفا حبابی است که به زودی از بین میرود. شواهد در حال حاضر بسیار مثبت هستند و نشان میدهند که واقعیت مجازی درمانی به نظر در حد هیجانات به وجود آمده است.
واقعیت مجازی درمانی : تحت آزمایش
با ایجاد موجی از علاقه به فناوریهای بهداشت روان، شرکتهایی که مشغول به تولید محتوای واقعیت مجازی درمانی هستند، کانون توجه بوده و بودجه زیادی را نیز دریافت میکنند. در حالی که واقعیت مجازی برای درمان PTSD از دهه 90 میلادی مورد استفاده قرار گرفته است، این برنامههای جدید بیماریهای مختلفی را تحت پوشش خود قرار میدهند. کتابخانه مربوط به محتوای واقعیت مجازی Limbix شامل مواردی برای درمان مشکلاتی مثل اعتیاد به الکل، ترس از محیط بسته و افسردگی در نوجوانان است. همچنین شرکت Psious نیز درمانهایی برای اختلالات تغذیه ارائه میکند.
امروزه محتوای واقعیت مجازی بیشتر برای مواجهه درمانی استفاده میشود. درمانی برای اختلالات اضطرابی که در آن بیماران در یک محیط ایمن و کنترل شده، در معرض محرکهای اضطرابی قرار گرفته و سرانجام یاد میگیرند که تهدیدات مد نظر که باعث نگرانی آنها میشد در واقع بسیار خطرناک نیستند. برای مثال، فردی که هراس از ارتفاع دارد باید به تدریج و زیر نظر پزشک در ساختمانهایی با ارتفاع بیشتر حضور پیدا کند. در حالی که فردی که از PTSD رنج میبرد باید خاطرات تروما خود را دوباره تجربه کند. در گذشته و همچنین امروزه، مواجهه به صورت کلی در سناریوهای دنیای واقعی به صورت کنترل شده انجام میگیرند. گرچه، واقعیت مجازی اجازه میدهد که درمانگر محیطی بسیار امن و کنترل شده را در هدست واقعیت مجازی به وجود آورد. این راهکار بسیار امنتر است و ارزانتر خواهد بود.
همچنین استفاده از واقعیت مجازی به درمانگر اجازه میدهد تا کنترل بسیار بیشتر روی شدت تجربه بیمار داشته باشد. استفان بوکارد، مدیر بخش تحقیقات روانشناسی سایبری بالینی دانشگاه کبک در کانادا تایید میکند اینکار باعث میشود که نتیجه درمان بسیار بهبود پیدا کند. او همچنین اشاره کرد که واقعیت مجازی درمانی محیطی را به وجود میآورد که بیمار میتواند چیزهایی را در آن تجربه کند که در دنیای واقعی امکان آن وجود ندارد. او در ادامه اشاره کرد که آنها از بیمارانی که از ارتفاع میترسند حتی میخواهند که در این محیط از بالای صخره به پایین بپرند.
گرچه همه محتواهای واقعیت مجازی به یک شکل نیستند. بوکارد در این مورد گفت:« حداقل دو یا سه بار در یک سال، من در کنفرانس شرکت میکنم که شرکتهای استارت آپ ویدیوهایی از محیطهای واقعیت مجازی که هنوز کامل و تست نشدند را نمایش میدهند. این محیطها همچنین قطعا توسط متخصصین آزمایش نشدند. قوانین مشخص و استاندارد میتواند به بیمارها و درمانگران کمک کند تا محصولاتی که واقعا عملکرد مناسب دارند را شناسایی کنند.
ایجاد این قوانین نیاز به تحقیقات گسترده در زمینه تاثیرگذاری واقعیت مجازی درمانی دارد. مدیر بخش واقعیت مجازی پزشکی دانشگاه کالیفرنیا جنوبی در بخش انیستیتو تکنولوژیهای خلاق، آلبرت اسکیپ ریزو میگوید که تمرکز اصلی در این بخش باید پیش بینی این است که چه کسی میتواند واکنس بسیار بهتری از واقعیت مجازی نسبت به دیگر راهکارها داشته باشد. برای مثال، تحقیقات نشان داده که بیماران PTSD که از افسردگی نیز رنج میبرند، از واقعیت مجازی درمانی پاسخ بسیار بهتری نسبت به دیگر شیوهها دریافت میکنند. مواجهه خیالی میتواند باعث ایجاد سختی برای بیمارانی شود که از افسردگی رنگ میبرند. از آنجا که بیماری که از افسردگی رنج میبرد به سختی میتوانند با خاطره تروما خود دست و پنجه نرم کند. مواجهه از طریق واقعیت مجازی که میتواند میدانهای نبرد یا دیگر تجربیات بد را شبیه سازی کند همچنین میتواند برای طبیعی جلوه دادن حوادث آسیب زا برای بیماران افسرده کمک کند. بدین ترتیب این بیماران میتوانند این واکنشهای اضطراب زا را فراموش کند.
بهینه سازی محتوای واقعیت مجازی همچنین میتواند به معنی آزمایش با سایر محرکهای حسی فراتر از تصاویر باشد. بزرگترین سوال این است که کدام مداخلات میتواند بیشترین اختلاف را در زمینه نتایج درمانی داشته باشد. آلبرت ریزو در این زمینه گفت:« آیا اضافه کردن صداهای همه جانبه مفید است؟ آیا بازخورد لمسی میتواند نکته مثبتی اضافه کند؟ آیا اضافه کردن بوی مجازی به جلسات درمانی میتواند به بیمار و نتیجه درمان کمک کند؟
تشخیص علائم پنهان :
در کنار فراهم کردن نتایج بهتر برای درمان، واقعیت مجازی ممکن است به تشخیص نیز کمک کند. به عنوان مثال، از آنجا که این فناوری میتواند هر بیمار را در همان سناریو غوطه ور کند برخی از محققان معتقدند آزمایش تشخیصی مبتنی بر واقعیت مجازی برای شرایطی مانند اسکیزوفرنی، ADHD و اوتیسم میتواند نتایج عینیتری نسبت به روشهای مبتنی بر مصاحبه ارائه دهد. علاوه بر این، به دلیل اینکه واقعیت مجازی محیط روزمره بیمار را تقلید میکند، به پزشکان این قابلیت را میدهد علائمی را که معمولا از دسترس خارج هستند را آزمایش کنند. در یک تحقیق که در سال 2016 انجام شد، محققان دانشگاه کمبریج و دانشگاه کالج لندن اثبات مفهوم را برای یک برنامه واقعیت مجازی برای تشخیص بیماری آلزایمر را شرح دادند. محققان گفتند که آزمایش واقعیت مجازی به آنها امکان تشخیص دقیقتر بیماران در مراحل اولیه را با دقت بیشتری نسبت به تستهای شناختی قلم و کاعذ را میدهد.
آلزایمر علاوه بر حافظه روی توانایی پیشمایش نیز تاثیر میگذارد اما تا زمانی که هدستهای واقعیت مجازی قابل حمل و البته مقرون به صرفه نباشند، امکان انجام این آزمایش برای تشخیص این کمبودها برای پزشکان وجود ندارد. به عنوان یکی از محققان، دنیس چان مدرس علوم اعصاب کمبریج اشاره کرد:« برای من عملی نیست که یک بیمار را به دانشگاه کمبریج رسانده و سپس از او بخواهم که به کلینیک بازگردد.»
در مقابل، آزمایش واقعیت مجازی که توسط محققان انجام میشود از شرکت کنندگان میخواهد تا بین یک سکانس از نقاط دیدنی سه بعدی حرکت کنند. هر نقطه دیدنی با رسیدن به آن ناپدید میشود و در پایان آزمایش از شرکت کننده خواسته می شود تا با نقطه دیدنی ابتدایی که کار خود را آغاز کرده، بازگردد. قابلیت پیدا کردن مسیر و رسیدن به نقطه اولیه با دقت 93 درصد نشان میداد که بیمار امکان ابتلا به آلزایمر را دارد یا خیر. این مقدار دقت برای شیوه کاغذ و قلم 64 و 79 درصد است. آیا این بدان معنی است که متخصصان مغز و اعصاب قصد دارند تا برای درمان بیماران خود از Oculus Rift یا HoloLens 2s استفاده کنند؟ دنیس چان معتقد است که لزوما اینگونه نخواهد بود. او فکر میکند که مهمترین کاربرد آزمایش واقعیت مجازی در آزمایشهای بالینی برای داروهای جدید آلزامیر خواهد بود. در حال حاضر محققان به صورت معمول اثر ازمایش دارو را در انسان با آزمایش قلم و کاغذ تست میکنند. در حالی که آزمایش در حیوانات با استفاده از مارپیچهای مبتنی بر آب انجام میشود. اما استفاده از آزمایشات مختلف، مقایسه نتایج در گونه های مختلف زیستی را محدود میکند. اگر آزمایشهای دارویی مسیر یابی را به صورت مشابه در هر دو گونه یعنی انسان و حیوان انجام شود، استفاده از واقعیت مجازی برای انجام آزمایشهای انسانی قابل مقایسه با آزمایشهای حیوانات خواهد بود. دنیس چان گفت:«شاید داروهایی که قبلا تولید شدند خوب بودند اما روش های اندازه گیری نتایج آزمایشات داروها چندان مناسب نبوده و تاثیر منفی روی آنها میگذاشت.»
آینده نوید بخش واقعیت مجازی درمانی
حتی ممکن است که واقعیت مجازی بتواند برخی از بیماران را به روش های درمانی سنتی تقویت کرده یا حتی جایگزین آنها باشد. برنامههای مورد استفاده در گوشیهای هوشمند مانند کاربران Joyable کاربر را وارد سفری پنج دقیقه ای بر اساس اصول درمانی شناختی-رفتاری خواهد کرد. چرا نباید معادل واقعیت مجازی آن وجود داشته باشد؟ یک مطالعه در سال 2018 نشان داد که از یک سناریوی درمانی واقعیت مجازی برای درمان ترس از ارتفاع طراحی شده بود که دارای درمانگر مجازی بود توانست دستاورد های بالینی خوبی را ارائه کند.
درگیر کردن درمانگری که با استفاده از هوش مصوعی کنترل میشود میتواند مزایای زیادی داشته باشد. به عنوان مثال، این مورد میتواند برای افرادی که زمان یا حتی بودجه خوبی برای مراجعه حضوری به پزشک را ندارد، بسیار خوب باشد و به سلامت روان آنها کمک کند. بوچارد در این زمینه گفت:«واقعیت مجازی درمانی خود راهنما، که توسط خود فرد انجام میشود میتوانند مانند کتابهای خود راهنما عمل کند که امروزه در همه کتابخانهها و کتاب فروشیها وجود یافت میشود. این پیشرفت بسیار مناسبی برای بیمارانی است که به معالجه دسترسی ندارند یا نیازی به درمانهای پیچیده ندارند.»
با این حال، آلبرت ریزو هشدار میدهد که واقعیت مجازی درمانی خود راهنما با مخاطراتی همراه خواهد بود. به عنوان مثال در یک جلسه واقعیت مجازی درمانی که با هدایت یک انسان (درمانگر حقیقی) انجام میشود، درمانگران ضربان قلب، تنفس و سایر علائم حیاتی بیمار را تحت نظر دارند. اگر بیمار خیلی اضطراب داشته باشد، میتوانند صحنهها را تغییر دهند یا جلسه را کوتاه کنند. درمانگرانی که با استفاده از هوش مصنوعی عمل میکنند ممکن است پاسخ درستی در شرایط دشوار ارائه ندهند. آلبرت ریزو گفت:« هنگامی که افراد شروع به خرید اینرنتی این نرمافزارها کرده، تشخیص را آغاز کرده و خوددرمانی میکنند دربی را به سمت یک شیب لغزنده در بدرفتاری باز خواهند کرد. بعد از آن نیز بزرگترین بحث در زمینه روانشاسی خواهد بود. تا کجا میتوانیم از درمانگران هوش مصنوعی در واقعیت مجازی استفاده کنیم.»
گرچه ممکن است که زمان زیادی تا جایگزین شدن شیوههای سنتی درمانی با واقعیت مجازی درمانی باقی مانده باشد اما حقیقت این است که این شیوه نوین به صورت پیوسته نقش مهمتری را در تشخیص و درمان پیدا خواهد کرد. همانند هر تکنولوژی نوظهور و البته قدرتمند، واقعیت مجازی برای مغز مثل هر محصولی دیگری توسط برخی نکوهش خواهد شد در حالی که باقی جامعه نسبت به آن دید بسیار مثبتی دارند. تنها زمان میتواند مشخص کننده نتیجه نهایی باشد اما در حال حاضر واقعیت مجازی درمانی ماندگار خواهد بود.